درباره صادق هدایت پدر داستان نویسی نوین ایران
صادق هدایت متولد ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در تهران نویسنده، مترجم، نقاش و ناسیونالیسم ایرانی در چنین روزی با خودکشی به زندگی خود پایان داد و در گورستان پرلاشز پاریس به خاک سپرده شد.
هدایت بخاطر نوشتن داستانهای درخشان به عنوان پدر داستان نویسی نوین ایران شناخته میشود. رمان بوف کور هدایت از درخشانترین آثار ادبیات داستانی ایران است. همچنین هدایت جدا از نویسندگی ترجمه آثاری از نویسندگان بزرگ مانند ژان پل سارتر و فرانتس کافکا و آنتون چخوف را در ویترین کارهای خود دارد.
اما باید عنوان کرد که خودکشی هدایت تاثیری بر شخصیت خود هدایت و داستانهایش نگذاشته است. بسیاری از روشنفکران ایرانی و حتی جوانان پیرو تفکرات هدایت هنوز هم از او به عنوان نویسندهای برجسته یاد میکنند و از کارهای او به عنوان نقطه عطف ادبیات ایران میگویند.
صادق هدایت از زبان خودش
من همان قدر از شرح حال خودم رَم میکنم که در مقابل تبلیغات آمریکایی مآبانه. آیا دانستن تاریخ تولدم به درد چه کسی میخورد؟ اگر برای استخراج زایچهام است، این مطلب فقط باید طرف توجّه خودم باشد. گرچه از شما چه پنهان، بارها از منجّمین مشورت کردهام، اما پیشبینی آنها هیچ وقت حقیقت نداشته.
اگر برای علاقهٔ خوانندگان است؛ باید اول مراجعه به آراء عمومی آنها کرد چون اگر خودم پیشدستی بکنم مثل این است که برای جزئیات احمقانهٔ زندگیم قدر و قیمتی قائل شده باشم. بعلاوه، خیلی از جزئیات است که همیشه انسان سعی میکند از دریچهٔ چشم دیگران خودش را قضاوت بکند و ازین جهت مراجعه به عقیدهٔ خود آنها مناسب تر خواهد بود مثلاً اندازهٔ اندامم را خیاطی که برایم لباس دوخته بهتر میداند و پینهدوز سر گذر هم بهتر میداند که کفش من از کدام طرف ساییده میشود.
این توضیحات همیشه مرا به یاد بازار چارپایان میاندازد که یابوی پیری را در معرض فروش میگذارند و برای جلب مشتری به صدای بلند جزئیاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل میکنند.
از این گذشته، شرح حال من هیچ نکتهٔ برجستهای در برندارد نه پیش آمد قابل توجهی در آن رخ داده نه عنوانی داشتهام نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بودهام بلکه بر عکس همیشه با عدم موفقیت روبهرو شدهام. در اداراتی که کار کردهام همیشه عضو مبهم و گمنامی بودهام و رؤسایم از من دل خونی داشتهاند بهطوریکه هر وقت استعفا دادهام با شادی هذیانآوری پذیرفته شدهاست. رویهمرفته موجود وازدهٔ بیمصرف قضاوت محیط دربارهٔ من میباشد و شاید هم حقیقت در همین باشد.
اما پایان قصه هدایت در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس رخ داد، زمانی که او با گاز اقدام به خودکشی کرد. درباره مرگ هدایت و دلیل خودکشی وی حرفهای بسیاری است ولی قضاوت درباره دلیل خودکشی هدایت در عهده ما نیست. هدایت همچنین قبل از مرگش بسیاری از نوشتهها و آثار چاپ نشده خود را از بین برد. مطمئنا مرگ این نویسنده پایان او نبود و امروزه با دیدن کتابها و مقالات او در دستان جوانان حضور او را در بین دوست داران ادبیات میتوان حس کرد.
طنز قوی و انتقادی در بیشتر کارهای هدایت دیده میشود و این دلیل شده تا در بسیاری از مواقع کتابهای او با توقیف و سانسور مواجه شود. اغلب داستانهای او از جامعه تحت استبداد انتقاد میکند. به دلیل داشتن همان روحیه ناسیونالیستی در بیشتر داستانهای او نگاه ملی نمود دارد. تدر تمام داستانهایش نگاهی واقع بینانه و دقیق وجو دارد. و در نهایت هدایت برای بسیاری از نویسندگان بعد از خودش الگوی نوشتاری شده است.
سایر مقالات: